Home
»
View Profile
samm: , Meet Afghan Singles
male, 35 y/o city,
| Title | |
| Description |
Photos
samm's details
| Profile Info | |
|---|---|
| I am | male |
| Your real name | Sam Mehrabi |
| My date of birth | 35 |
| Location | |
| City | city |
| Social | |
| Occupation |
خدایا تورا من تورا در سکوت دلنشین نیمه شب که همه موجودات در خوابند، تورا در ترنم باران که دلنشین ترین نغمه حیات است می بینم، |
| Essays | |
|---|---|
| About myself |
خدایا تورا من تورا در سکوت دلنشین نیمه شب که همه موجودات در خوابند، تورا در ترنم باران که دلنشین ترین نغمه حیات است می بینم، تورا در آوارگی و سر گردانی پرندگان مهاجر می جویم، تورا در ابهت کوهستان ها سر به فلک کشیده که دره های برف را در دل خود جای داده اند و یا در فطره شبنم نشسته بر برگ گلی و یا قطره ابی که از شاخه ای باران زده می چکد می جویم، در فروغ روشن یک شمع که تاریکی را پایان می بخشد و یا در روشنایی خیره کننده خورشید تورا در دستان کوچک نوزاد که سینه مادر را می جوید و یا در گامهای یک پدر ،که خسته اما امیدوار بر می گردد، می جویم من تورا در سوسوی ستارگان دور دست که آسمان شب را به زیبایی می کشاند می جویم، تورا در روش یک جوانه، در موج دریاهای خروشان در تپیدن یک قلب عاشق، در دلهای تنها ولی منتظر می جویم، و در صدای یک نفس که در آخرین لحظات به امید ماندن میتازد و یا در اولین دم نوزادی که زندگی اش را با شور می آغازد می جویم، من تورا در سخت ترین سنگهای روی زمین، در لطیف ترین غنچه های بهاری می جویم، خدایا من میدانم که تو در تمام ذرات وجودم جریان داری و با منی پس هر لحظه و هر کجا دستم گیر و تنهایم نگذار.......!!! مرا در روز بارانی دفن کنید تا آتش قلبم خاموش گردد و در تابوتی بگذارید از چوب تا بداند عشق من مانند چوب خاکستر شده دستهایم را به روی سینه ام قرار بدهید تا بداند همیشه دوست داشتم کسی را در آغوش بگیرم چشم هایم را باز بگذارید تا بداند همیشه چشم انتظار بودم صورتم را رو به غروب آفتاب بگذارید تا بداند عشق من غروب کرده و زندگی ام تمام شد مرا در آفتاب بگذارید تا بداند عشق من شعله ور شده بعد از مرگم دستهایم را از تابوت بیرون بگذارید تا همه گان ببینند که پس از این همه رنج و سختی چیزی با خود از این دنیا نبردم دستم را از تابوت بیرون کن تا همه بفهمند که آرزو داشتم و به آن نرسیدم چشم هایم را باز بگذارید تا بفهمند چشم به راه بودم اما به آن نرسیدم سحر گاهان که تابوتم به دوش آشنایان رهسپار خانهء جاوید میگردد تو هم ای آشنأ سنگ دل از خانه بیرون آی بگو; رفتی برو منزل منزل مبارکت باد روی سنگ قبرم چیزی ننویسید تا همه فراموشم کنند فراموشم کنند.....! sam mehrabi.... |
Add comment